loading...
دنیای دست نخورده ی من
مریم بازدید : 266 پنجشنبه 09 خرداد 1392 نظرات (3)

همیشه دنبال وجه مشترکها هستیم...انگار همه باید به یک نقطه برسند! دنیا نموداری است که از وصل شدن نقاط مشترک به هم رسم شده است! گاهی نمودار دیگری جدای از این نمودار اصلی به وجود می آید اما انقدر کوتاه می شود که در مقایسه با نمودار اصلی قابل صرف نظر کردن است! نمودار اصلی بالا و پایین دارد، فراز و نشیب دارد، نقطه ی عطف دارد، بیشینه و کمینه دارد، مشتق و انتگرال دارد...اما یکی است! و ما فقط طی کننده ی آنیم! بعضی هامان جلوایم بعضی هامان عقب! بعضی هامان آهسته طی می کنیم بعضی هامان تند! بعضی هامان در کمینه به سکون می رسیم بعضی هامان در بیشینه سرگیجه می گیریم! بعضی هامان از کمینه صعود می کنیم بعضی هامان از بیشینه سقوط می کنیم! بعضی هامان از عطف شاکی می شویم! بعضی هامان منتظر عطفیم! بعضی هامان در انتظار سکونیم در کمینه! بعضی هامان مشتاق اوجیم در بیشینه! بعضی هامان امیدواریم به بیشینه بعضی هامان ناامیدیم از کمینه! خلاصه اینکه نمودار می رود و ما را با خود می برد! اما نقطه های اشتراک گاهی تکرار می شوند مثل بازی کودکانه ای که هم جلویی ها انجام داده اند هم عقبی ها انجام خواهند داد... مثل این صدا تق تق تق تق تق تتق تتق....که امروز از هر جایی به گوش می رسد! گاهی نقطه های اشتراک خاصند! یعنی هر جا که باشی با هر فرهنگی هر لباسی هر زبانی درکش می کنی! مثل درس استاتیک یا مقاومت برای بچه های مکانیک! هر جا که باشی حرف همین است! فرقی نمی کند در سرزمین ترک باشی یا فارس یا هر جای دیگر! اگر رشته ات بخورد این می شود نقطه ی مشترک! می شود فهمید که تعداد زیادی از این نقاط در زندگی خیلی ها وجود دارد! از تمام سه واحدی هایی که خون دل بابتشان خورده شده تا صدم صدم هایی که گاهی به حق یا ناحق داده یا گرفته شده!

هدف این متن شمردن نقطه مشترک ها نبود! چرا که همه می دانیم که چقدر نقطه مشترک این چنینی با هم یا با دیگران داریم!

آن چیزی که مرا می آزارد تعدد این نقطه مشترک های تکراری و از آن بدتر تلاش ما برای رسیدن به همین نقاط مشترک است! حال چه درست چه غلط! احساس می کنم چندی است که می دویم! می دویم و می دویم تا به نقاط مشترک یکدیگر برسیم! آن هم نه در بیشینه بلکه در کمینه!

فضای اطرافمان پر شده! پر شده از حرف حرف حرف! حرف هایی که فقط بازگو می کنند نقاط مشترک را!

رک بگویم وقتی دور همیم حرف تازه ای برای گفتن نداریم! یا ایده ای جدید برای جمع آوری فکرهایی که دیگر مشترک نیستند و تازگی دارند!

گاهی اشتراک خوب نیست...گاهی بهتر است متفرق شویم!

گاهی بهتر است حتی آرزوی نقاط مشترک بیشینه را با هم نداشته باشیم چرا که یک اوج تنها جای یک نفر است و تعداد که زیاد شود سرریز می شود!

گاهی بهتر است به نقاط تکی بیاندیشیم!

گاهی بهتر است به این نمودار نقطه ی بیشینه اضافه کنیم!

گاهی بهتر است دست از تجمع در نقاط مشترک برداریم!

گاهی بهتر است نمودار را جوری تغییر دهیم که انتگرالش مثبت شود نه منفی یا صفر یا تعریف نشده!

گاهی بهتر است به نمودار اوج دهیم! گاهی بهتر است دست از تکرار برداریم! حتی تکرار بهترین نقطه های نمودار...

 

مریم بازدید : 283 پنجشنبه 26 اردیبهشت 1392 نظرات (2)

هوای گرم عاشقی کنار تو یادش بخیر

روزای خوب زندگی کنار تو یادش بخیر

جرات سختی و خطا بخاطر عشق تو بود

یه عالمه دیوونگی کنار تو یادش بخیر

stb_2020 بازدید : 262 پنجشنبه 19 اردیبهشت 1392 نظرات (7)


هرچه کردم نشدم از تو جدا ، بدتر شد

گفته بودم بزنم قید تو را ، بدتر شد

مثلا خواستم این بار موقر باشم

و به جای "تو" بگویم که "شما" ، بدتر شد

آسمان وقت قرار من و تو ابری بود

تازه، با رفتن تو وضع هوا بدتر شد

چاره دارو و دوا نیست ، که حال بد من

بی تو با خوردن دارو و دوا بدتر شد

گفته بودی نزنم حرف دلم را به کسی

زده ام حرف دلم را به خدا ، بدتر شد

روی فرش دل من جوهری از عشق تو ریخت

آمدم پاک کنم عشق تو را ، بدتر شد



مریم بازدید : 250 سه شنبه 10 اردیبهشت 1392 نظرات (2)
امپراطور يونان به کوروش بزرگ گفت: ما براي شرف ميجنگيم شما براي پول. کوروش پاسخ داد:" هرکس براي نداشته هايش ميجنگد
مریم بازدید : 255 شنبه 07 اردیبهشت 1392 نظرات (5)

گاهی حاشیه، گسترده می شود...گاهی گستره، حاشیه می شود...گاهی ساده، مشکل می شود... گاهی مشکل، ساده می شود...گاهی حاشیه، مهم می شود... گاهی مهم، نامهم می شود

گاهی سایه بزرگ می شود

گاهی حاشیه، زندگی می شود...گاهی زندگی، حاشیه می شود... گاهی سایه، اصل می شود...

گاهی سایه بزرگ می شود

گاهی اصل، فرع می شود گاهی فرع، اصل می شود... گاهی سایه، ماده می شود... گاهی ماده، ضد ماده می شود... گاهی هیچ مهم می شود...

گاهی سایه بزرگ می شود

گاهی قانون، ضد قانون می شود...گاهی ضدقانون، قانون می شود... گاهی سیاه، سفید می شود...گاهی سفید، سیاه می شود...

گاهی سایه بزرگ می شود

گاهی رود، برکه می شود... گاهی برکه، رود می شود...گاهی نور، سیاه می شود...گاهی سیاه، نور می شود...

گاهی سایه بزرگ می شود

گاهی شیرین، تلخ می شود... گاهی تلخ، شیرین می شود... گاهی غربت، لذت می شود... گاهی لذت، غربت می شود...

گاهی سایه بزرگ می شود

گاهی دشمن، دوست می شود... گاهی دوست، دشمن می شود... گاهی بیگانه، آشنا می شود... گاهی آشنا، بیگانه می شود

گاهی سایه بزرگ می شود

گاهی شیطان، فرشته می شود...گاهی فرشته، شیطان می شود...

گاهی سایه بزرگ می شود

گاهی وطن، غریبه می شود... گاهی غربت، وطن می شود...

گاهی سایه بزرگ می شود

گاهی سایه بزرگ می شود

 

 

 

تعداد صفحات : 7

درباره ما


تـا شب زلـف تـو سرفـصل غـزل خوانی هـاست زنـدگـینـامه ی مـن شـرح پـریـشانی هـــــاست
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    آیا این سایت آنقدر جذاب است که مایل باشید روزهای دیگر نیز بازدید کنید؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 63
  • کل نظرات : 137
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 6
  • آی پی امروز : 1
  • آی پی دیروز : 29
  • بازدید امروز : 3
  • باردید دیروز : 55
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 3
  • بازدید هفته : 710
  • بازدید ماه : 1,383
  • بازدید سال : 15,070
  • بازدید کلی : 47,615
  • کدهای اختصاصی
    حرف دل